آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
وبلاگ شخصی نسرین
سه شنبه 10 خرداد 1390برچسب:, :: 17:34 :: نويسنده : سید نسرین موسوی
تا قيامت
من ميگم بهم نگاه كن تو ميگي كه جون فدا كن من ميگم چشمات قشنگه تو ميگي دنيا دو رنگه من ميگم دلم اسيره تو ميگي كه خيلي ديره من ميگم چشمات و واكن تو ميگي من و رها كن من ميگم قلبم رو نشكن تو ميگي من مي شكنم من ؟ من ميگم دلم رو بردي تو ميگي به من سپردي ؟ من ميگم دلم شكسته است تو ميگي خوب ميشه خسته است من ميگم بمون هميشه تو ميگي ببين نمي شه من ميگم تنهام مي ذاري تو ميگي طاقت نداري من ميگم تنهايي سخته تو ميگي اين دست بخته من ميگم خدا به همرات تو ميگي چه تلخه حرفات من ميگم كه تا قيامت برو زيبا به سلامت من ميگم خدا به همرات تو ميگي چه تلخه حرفات من ميگم كه تا قيامت برو زيبا به سلامت گفت و گو
من ميگم بهم نگاه كن تو ميگي كه جون فدا كن من ميگم چشات قشنگه تو ميگي دنيا دو رنگه من ميگم چه قدر تو ماهي تو ميگي اول راهي من ميگم بمون هميشه تو ميگي ببين نميشه من مي گم خيلي غريبم تو ميگي نده فريبم من ميگم خوابت رو ديدم تو ميگي ديگه بريدم من مي گم هدف وصاله تو ولي ميگي محاله من ميگم يه عمره سوختم تو ميگي قلبم رو دوختم من ميگم چشمات و وا كن تو ميگي من و رها كن من ميگم خيلي ديوونم تو ميگي آره مي دونم من ميگم دلم شكسته ست تو ميگي خوب ميشه خسته ست من ميگم بشين كنارم تو ميگي دوستت ندارم من ميگم بهم نظر كن تو ولي ميگي سفر كن من ميگم واسم دعا كن تو ميگي نذر رضا كن من ميگم قلبم رو نشكن تو ميگي من مي شكنم من ؟ من ميگم واست مي ميرم تو ميگي نمي پذيرم من ميگم شدم فراموش؟ تو ميگي نه ، رفتم از هوش من ميگم كه رفتم از ياد ؟ تو ميگي نه مرده فرهاد من ميگم باز شدي حيروون ؟ تو ميگي بيچاره مجنون من ميگم ازم بريدي ؟ تو مي پرسي نا اميدي ؟ من ميگم واسم عزيزي تو ميگي زبون ميريزي؟ من ميگم تو خيلي نازي تو ميگي غرق نيازي من ميگم دلم رو بردي تو ميگي به من سپردي ؟ من ميگم كردم تعجب تو ميگي ديگه بگو خب من ميگم تنهايي سخته تو ميگي اين دست بخته من ميگم دل تو رفته تو ميگي هفت روزه هفته من ميگم راه تو دوره تو ميگي چاره عبوره من ميگم مي خوام بشم گم تو ميگي حرفاي مردم ؟ من ميگم نگذري ساده ؟ تو ميگي آدم زياده من ميگم دل به تو بستن ؟ تو ميگي اينقده هستن من ميگم تنهام ميذاري ؟ تو ميگي طاقت نداري ؟ من ميگم خدا به همرات تو ميگي چه تلخه حرفات من ميگم اهل بهشتي تو ميگي چه سرنوشتي من ميگم تو بي گناهي تو ميگي چه اشتباهي من ميگم كه غرق دردم تو ميگي مي خوام بگردم من ميگم چيزي مي خواستي ؟ تو ميگي تشنمه راستي من ميگم از غم آبه تو ميگي دلم كبابه من مي گم برو كنارش تو ميگي رفت پيش يارش من ميگم با تو چيكار كرد ؟ تو ميگي كشت و فرار كرد من ميگم چيزي گذاشته ؟ تو ميگي دو خط نوشته من ميگم بختش سياهه تو ميگي اون بي گناهه من ميگم رفته كه حالا تو مي گي مونده خيالا من ميگم مي آد يه روزي تو ميگي داري مي سوزي من ميگم رنگت چه زرده تو مي پرسي بر ميگرده ؟ من ميگم بياد الهي تو ميگي كه خيلي ماهي من ميگم ماهت سفر كرد تو ميگي تو رو خبر كرد ؟ من ميگم هر كي با ماهش تو ميگي بار گناهش؟ من ميگم تو بي وفايي تو ميگي بريم يه جايي من ميگم دلم اسيره تو ميگي نه خيلي ديره من ميگم خدا بزرگه تو ميگي زندگي گرگه من ميگم عاشق پرنده ست تو ميگي معشوق برنده ست من ميگم به روزها شك كن تو ميگي بهم كمك كن من ميگم خدانگهدار تو ميگي تا چي بخواد يار من ميگم كه تا قيامت برو زيبا به سلامت پشت تو آب نمي ريزم كه نروندت عزيزم مثل هيچ كس
مث اون موج صبوري كه وفاداره به دريا تو مهي مثل حقيقت مهربوني مث رويا چه قدر تازه و پاكي مث ياساي تو باغچه مث اون ديوان حافظ كه نشسته لب طاقچه تو مث اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر مث اون حرفي كه ناگفته مي مونه دم آخر تو مث بارون عشقي روي تنهايي شاعر تو همون آبي كه رسمه بريزن پشت مسافر مث برق دو تا چشمي توي يك قاب شكسته مث پرواز واسه قلبي كه يكي بالاشو بسته مث اون مهمون خوبي كه ميآد آخر هفته مث اون حرفي كه از ياد دل و پنجره رفته مث پاييزي وليكن پري از گل هاي پونه مث اون قولي كه دادي گفتي يادش نمي مونه تو مث چشمه آبي واسه تشنه تو بيابون تو مث يه آشنا تو غربت واسه يه عاشق مجنون تو مث يه سرپناهي واسه عابر غريبه مث چشماي قشنگي كه تو حسرت يه سيبه چشمه ي چشماي نازت مث اشك من زلاله مث زندگي رو ابرا بودنت با من محاله يك روزي بيا تو خوابم بشو شكل يك ستاره توي خواب دختري كه هيچ كس و جز تو نداره تو يه عمر مي درخشي تو يه قاب عكس خالي اما من چشمام رو دوختم به گلاي سرخ قالي تو مث بادبادك من كه يه روز رفت پيش ابرا بي خبر رفتي و خواستي بمونم تنهاي تنها تو مث دفتر مشقم پر خطاي عجيبي مث شاگرداي اول كمي مغرور و نجيبي دل تو يه آسمونه دل تنگ من زميني مي دونم عوض نمي شي تو خودت گفتي هميني تو مث اون كسي هستي كه ميره واسه هميشه التماسش مي كني كه بمون اون ميگشه نميشه مث يه تولدي تو مث تقدير مث قسمت مث الماسي كه هيچ كس واسه اون نذاشته قيمت مث نذر بچه هايي مث التماس گلدون مث ابتداي راهي مث آينه مث شمعدون مث قصه هاي زيبا پري از خواباي رنگي حيفه كه پيشم نمونن چشاي به اين قشنگي پر نازي مث ليلي پر شعري مث نيما ديدن تو رنگ مهره رفتن تو رنگ يلدا بيا مثل اون كسي شو كه يه شب قصد سفر كرد ديد يارش داره ميميره موند ش و صرف نظر كرد به خاطر من خلوت يك شاعر
كاش در دهكده عشق فراواني بود توي بازار صداقت كمي ارزاني يود كاش اگر گاه كمي لطف به هم ميكرديم مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود كاش به حرمت دلهاي مسافر هر شب روي شفاف تزين خاطره مهماني بود كاش دريا كمي از درد خودش كم مي كرد قرض مي داد به ما هرچه پريشاني بود كاش به تشنگي پونه كه پاسخ داديم رنگ رفتار من و لحن تو انساني بود مثل حافظ كه پر از معجزه و الهامست كاش رنگ شب ما هم كمي عرفاني بود چه قدر شعر نوشتيم براي باران غافل از آن دل ديوانه كه باراني بود كاش سهراب نمي رفت به اين زودي ها دل پر از صحبت اين شاعر كاشاني بود كاش دل ها پر افسانه ي نيما مي شد و به يادش همه شب ماه چراغاني بود كاش اسم همه دختركان اينجا نام گلهاي پر از شبنم ايراني بود كاش چشمان پر از پرسش مردم كمتر غرق اين زندگي سنگي و سيماني بود كاش دنياي دل ما شبي از اين شبها غرق هر چيز كه مي خواهي و مي داني بود دل اگر رفت شبي كاش دعايي بكنيم راز اين شعر همين مصرع پاياني بود اين روزا
اين روزا عادت همه رفتن ودل شكستنه درد تموم عاشقا پاي كسي نشستنه اين روزا مشق بچه ها يه صفحه آشفتگيه گرداي رو آينه ها فقط غم زندگيه اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه مشكل بي ستاره ها يه كم ستاره چيدنه اين روزا كار گلدونا از شبنمي تر شدنه آرزوي شقايقا يه شب كبوتر شدنه اين روا آسمونمون پر از شكسته باليه جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه اين روزا كار آدما دلهاي پاك رو بردنه بعدش اونو گرفتن و به ديگري سپردنه اين روزا كار آدما تو انتظار گذاشتنه ساده ترين بهانشون از هم خبر نداشتنه اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفاييه جرم تمومشون فقط لذت آشناييه اين روزا توي هر قفس يكي دو تا قناريه شبها غم قناريها تو خواب خونه جاريه اين روزا چشماي همه غرق نياز شبنمه رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه اين روزا ورد بچه ها بازي چرخ و فلكه قلباي مثل دريامون پر از خراش و تركه اين روزا عادت گلها مرگ و بهونه كردنه كار چشماي آدما دل رو ديونه كردنه اين روزا كار رويامون از پونه خونه ساختنه نشونه پروانگي زندگي ها رو باختنه اين روزا تنها چارمون شايد پرنده مردنه رو بام پاك آسمون ستاره رو شمردنه اين روزا آدما ديگه تو قلب هم جا ندارن مردم ديگه تو دلهاشون يه قطره دريا ندارن اين روزا فرش كوچه ها تو حسرت يه عابره هر جا يكي منتظر ورود يه مسافره اين روزا هيچ مسافري بر نمي گرده به خونه چشاي خسته تا ابد به در بسته مي مونه اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه خلاصه حرف همه پر زدن و نموندنه اين روزا درد آدما فقط غم بي كسيه زندگيشون حاصلي از حسرت و دلواپسيه اين روزا خوشبختي ما پشت مه نبودنه كار تموم شاعرا فقط غزل سرودنه اين روزا درد آدما داشتن چتر تو بارونه چشماي خيس و ابريشون همپاي رود كارونه اين روزا دوستا هم ديگه با هم صداقت ندارن يه وقتا توي زندگي همديگر و جا مي ذارن جنس دلاي آدما اين روزا سخت و سنگيه فقط توي نقاشيا دنيا قشنگ و رنگيه اين روزا جرم عاشقي شهر دل و فروختنه چاره فقط نشستن و به پاي چشمي سوختنه اسم گلا رو اين روزا ديگه كسي نمي دونه اما تو تا دلت بخواد اينجا غريب فراوونه اين روزا فرصت دلا براي عاشقي كمه زخماي بي ستاره ها تشنه ياس مرهمه اين روزا اشك مون فقط چاره ي بي قراريه تنها پناه آدما عكساي يادگاريه اين روزا فصل غربت عشق و يبدهاي مجنونه بغضاي كال باغچه منتظر يه بارونه اين روزا دوستاي خوبم همديگر رو گم ميكنن دلاي پاك و ساده رو فداي مردم ميكنن اين روزا آدما كمن پشت نقاب پنجره كمتر ميبيني كسي رو كه تا ابد منتظره مردم ما به همديگه فقط زود عادت مي كنن حقا كه بي وفايي رو خوب هم رعايت ميكنن درسته كه اينجا همه پاييزا رو دوست ندارن پاييز كه از راه ميرسه پا روي برگاش مي ذارن اما شايد تو زندگي يه بغض خيس و كال دارن چند تا غم و يه غصه و آرزوي محال دارن اين روزا بايد هممون براي هم سايه باشيم شبا يه كم دلواپس كودك همسايه باشيم اون وقت دوباره آدما دستاشون رو پل ميكنن درداي ارغواني رو با هم تحمل مي كنن اگه به هم كمك كنيم زندگي ديدني ميشه بر سر پيمان مي مونن دوستاي خوب تا هميشه اما نه فكر كه ميكنم اين كار يه كار ساده نيست انگار براي گل شدن هنوز هوا آماده نيست سلام بهونه قشنگ من براي زندگي آره باز منم همون ديوونه ي هميشگي فداي مهربونيات چه مكني با سرنوشت دلم برات تنگ شده بود اين نامه رو واست نوشت حال من رو اگه بخواي رنگ گلاي قاليه جاي نگاهت بد جوري تو صحن چشمام خاليه ابرا همه پيش منن اينجا هوا پر از غمه از غصه هام هر چي بگم جون خودت بازم كمه ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار آسمون فرياد زدم يا تو بيا يا من و پيشت برسون فداي تو! نمي دوني بي تو چه دردي كشيدم حقيقت رو واست بگم به آخر خط رسيدم رفتي و من تنها شدم با غصه هاي زندگي قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگي نمي دوني چه قدر دلم تنگه براي ديدنت براي مهربونيات نوازشات بوسيدنت به خاطرت مونده يكي هميشه چشم به راهته يه قلب تنها و كبود هلاك يه نگاهته من مي دونم همين روزا عشق من از يادت ميره بعدش خبر ميدن بيا كه داره دوستت ميميره روزات بلنده يا كوتاه دوست شدي اونجا با كسي بيشتر از اين من و نذار تو غصه و دلواپسي يه وقت من و گم نكني تو دود اون شهر غريب يه سرزمين غربته با صد نيرنگ و فريب فداي تو يه وقت شبا بي خوابي خستت نكنه غم غريبي عزيزم زرد و شكستت نكنه چادر شب لطيف تو از روت شبا پس نزني تنگ بلور آب تو يه وقت ناغافل نشكني اگه واست زحمتي نيست بر سر عهد مون بمون منم تو رو سپردم دست خداي مهربون راستي ديروز بارون اومد من و خيالت تر شديم رفتيم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شديم از وقتي رفتي آسمونمون پر كبوتره زخم دلم خوب نشده از وقتي رفتي بد تره غصه نخور تا تو بياي حال منم اين جوريه سرفه هاي مكررم مال هواي دوريه گلدون شمعدوني مونم عجيب واست دلواپسه مثه يه بچه كه بار اوله ميره مدرسه تو از خودت برام بگو بدون من خوش ميگذره ؟ دلت مي خواد مي اومدم يا تنها رفتي بهتره از وقتي رفتي تو چشام فقط شده كاسه خون همش يه چشمم به دره چشم ديگم به آسمون يادت مي آد گريه هامو ريختم كنار پنجره داد كشيدم تو رو خدا نامه بده يادت نره يادت ميآد خنديدي و گفتي حالا بذار برم تو رفتي و من تا حالا كنار در منتظرم امروز ديدم ديگه داري من رو فراموش مي كني فانوس آرزوهامونو داري خاموش ميكني گفتم واست نامه بدم نگي عجب چه بي وفاست با اين كه من خوب مي دونم جواب نامه با خداست عكساي نازنين تو با چند تا گل كنارمه يه بغض كهنه چند روزه دائم در انتظارمه تنها دليل زندگي با يه غمي دوست دارم داغ دلم تازه ميشه اسمت و وقتي مي آرم وقتي تو نيستي چه كنم با اين دل بهونه گير مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هيچ وقت نگير حرف منو به دل نگير همش مال غريبيه تو رفتي و من غريب شدم چه دنياي عجيبيه زودتر بيا بدون تو اينجا واسم جهنمه ديوار خونمون پر از سايه ي غصه و غمه تحملي كه تو دادي ديگه داره تموم ميشه مگه نگفتي همه جا ماله مني تا هميشه دلم واست شور مي زنه اين دل و بي خبر نذار تو رو خدا با خوبيات رو هيچ دلي اثر نذار فكر نكني از راه دور دارم سفارش ميكنم به جون تو فقط دارم يه قدري خواهش ميكنم اگه بخوام برات بگم شايد بشه صد تا كتاب كه هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب مي گم شبا ستاره ها تا مي تونن دعات كنن نورشونو بدرقه پاكي خنده هات كنن يه شب تو پاييز كه غمت سر به سر دل مي ذاره مريم همون كسي كه بيشتر از همه دوست داره زير درخت آرزو
هواي رفتن نظرات شما عزیزان: T.M
ساعت11:15---12 آبان 1390
من شانسي ديدم وبلاگتو و شايد ديگه هيچ وقت نبينم ولي خيلي خوبه اميدوارم در همه مراحل زندگيت موفق باشي.خدانگهدارT.M
عسل
ساعت16:16---23 تير 1390
ازین به بعد هر روز به وبلاگت سر میزنم
عسل
ساعت16:13---23 تير 1390
وبلاگت حرف نداره خیلی خوشم اومد موفق باشی
من عاشق مریم حیدر زاده ام از اولین کاستی که داد بیرون یکی از طرفتار های سرسختش شدم چون توی همون زمانها بود که برای اولین بار عاشق شدم که ای کاش نمی شدم خوب بگذریم من شعرهای مریم رو از وبلاگتون کپی کردم برای خودم امیدوارم ناراحت نشی من از شما می خوام خواهش کنم که اگه باز شعر توی وبلاگت بزاری ممنون میشم.همیشه موفق باشی این یه آرزوست .
سلام
اول يك گلايه چرا اومدي سرزدي نظر ندادي دوما ميتونم از شعراي مريم براي وبلاگ خودم استفاده كنم البته مينويسم از وبلاگ شما استفاده كردم مسي
سلام ،
ببخشید ما داشتیم تو کوچه اس ام اس بازی میکردیم یکی از سلاماافتاد تو وبلاگتون ! میشه پسش بدین !؟؟ ما منتظریم !
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|